این نمودار نشان میدهد که نمودار ( جمع شمای ) به عنوان " کارتهای شاخص " در مغز ثبت میشود که هر کدام به یک فرد میگویند چگونه به محرکها یا اطلاعات ورودی واکنش نشان دهد .
زمانی که پیاژه درباره رشد فرآیندهای ذهنی فرد صحبت کرد , او به افزایش تعداد و پیچیدگی نموداری اشاره کرد که یک فرد آموخته بود .
زمانی که طرحوارههای موجود کودک قادر به توضیح آنچه در اطراف آن ادراک میشود هستند , گفته میشود که در حالت تعادل , تعادل , حالت شناختی ( ذهنی , ذهنی ) قرار دارد .
پیاژه بر اهمیت طرح واره در توسعه شناختی تاکید کرده و نحوه توسعه یا تحصیل آنها را توضیح داد . یک طرح میتواند به عنوان مجموعهای از نمایشهای ذهنی مرتبط با جهان تعریف شود که ما از هر دو برای درک و پاسخ به شرایط استفاده میکنیم . فرض این است که ما این نمایشهای ذهنی را در زمان نیاز ذخیره میکنیم .
برای مثال , یک فرد ممکن است طرحی برای خرید یک وعده در رستوران داشته باشد . طرح یک فرم ذخیره از الگوی رفتاری است که شامل نگاه کردن به منوی غذا, سفارش غذا , خوردن آن و پرداخت صورتحساب است . این یک نمونه از نوع شمای موسوم به " کدنوشته " است . هر زمان که آنها در رستوران هستند , این طرح را از حافظه بازیابی کرده و آن را به شرایط اعمال میکنند .
طرحوارههای پیاژه دوست دارند سادهتر از این باشند - به خصوص آنهایی که توسط نوزادان استفاده میشوند . او توضیح داد که چطور یک کودک بزرگتر میشود - طرحهای او بیشتر و پیچیده میشوند .
پیاژه معتقد است که نوزادان تازه متولد شده تعداد کمی از طرحوارههای ذاتی دارند , حتی قبل از اینکه فرصتهای زیادی برای تجربه کردن دنیا داشته باشند . این طرحوارههای نوزاد , ساختارهای شناختی نهفته در واکنشهای فطری هستند . این واکنشها از نظر ژنتیکی به ما برنامهریزی شدهاند .
برای مثال , نوزادان رفلکس مکیدن دارند که با لمس کردن لبهای نوزاد شروع میشود . کودک , نوک پستان , ( لال ) یا انگشت شخص را میکشد . بنابراین پیاژه فرض کرد که کودک طرح مکش دارد . "
به طور مشابه , واکنش چنگ گرفتن که زمانی مشخص میشود که چیزی کف دست نوزاد را لمس میکند , یا رفلکس ریشهای که در آن کودک سر خود را به چیزی که گونه آن را لمس میکند , منتقل میکند . میلرزیدم و میلرزیدم .
جذب و سازش
ژان پیاژه نیز شاهد رشد عقلانی به عنوان یک فرآیند سازگاری ( سازگاری ) با جهان است . این اتفاق میافتد :
جذب
که از یک طرح موجود برای مقابله با یک شی یا موقعیت جدید استفاده میکند .
اقامت
این امر زمانی اتفاق میافتد که شمای فعلی ( دانش ) کار نمیکند و باید با یک شی یا موقعیت جدید تغییر کند .
تعادل
این نیرویی است که پیشرفت میکند . پیاژه معتقد بود که رشد شناختی با سرعت ثابت پیشرفت نمیکند , بلکه در جهش و خیز است .
تعادل زمانی رخ میدهد که طرحهای یک کودک میتوانند با اطلاعات جدید از طریق تشبیه سر و کار داشته باشند. با این حال , حالت نامطلوب عدم تعادل زمانی رخ میدهد که اطلاعات جدید را نمیتوان به الگوهای موجود برازش کرد .
تعادل نیرویی است که فرآیند یادگیری را هدایت میکند چون ما دوست نداریم نا امید شویم و به دنبال بازگرداندن تعادل با تسلط بر چالش جدید ( اقامت ) هستیم . وقتی اطلاعات جدید به دست آید , فرآیند جذب با طرح جدید تا زمانی ادامه خواهد یافت که ما نیاز به سازگاری با آن داریم .
مفهوم اقتباس ژان پیاژه
نمونه تشبیه
یک کودک سهساله مردی را میبیند که در بالای سرش طاس است و موهای بلند و مجعد دارد . کودک نوپا با وحشت پدرش فریاد میزند " دلقک , دلقک " .
منبع سایت روانشناسی ساده