اثر Bruner's همچنین نشان میدهد که یاد گیرنده حتی یک سن بسیار جوان توانایی یادگیری هر چیز را تا زمانی که دستورالعمل به طور مناسب سازمان دهی شده باشد، در مقایسه با باورهای of و دیگر theorists stage .
اهمیت زبان
زبان برای توانایی بیشتر برای مقابله با مفاهیم انتزاعی مهم است . Bruner استدلال میکند که زبان میتواند محرک را کد کند و فرد را از محدودیتهای معامله فقط با ظاهر آزاد کند ، تا یک شناخت پیچیده و پیچیده تری ایجاد کند .
استفاده از کلمات میتواند به توسعه مفاهیم مطرحشده کمک کند و میتواند محدودیتهای " اینجا & " را حذف کند. Bruner نوزاد را به عنوان یک حلال مساله فعال و فعال از بدو تولد ، با تواناییهای ذهنی که اساسا ً شبیه به بزرگسالان بالغ است ، مورد بررسی قرار میدهد .
مفاهیم ضمنی آموزشی
برای Bruner ( ۱۹۶۱ ) هدف تحصیل انتقال دانش نیست ، بلکه به جای آن مهارتهای حل مساله و مهارتهای حل مساله را تسهیل میکند که میتواند به طیف وسیعی از موقعیتها منتقل شود . به طور خاص ، آموزش باید تفکر نمادین در کودکان را توسعه دهد .
در سال ۱۹۶۰ متن آموزش و پرورش منتشر شد . مقدمه اصلی متن Bruner's این بود که دانش آموزان learners فعال هستند که دانش خود را میسازند .
Bruner ( ۱۹۶۰ ) با مفهوم آمادگی Piaget's مخالف بود . او استدلال میکند که مدارس زمان را برای تطبیق با پیچیدگی مطالب درسی به مرحله شناختی child's از توسعه تلف میکنند . این به این معنی است که دانش آموزان توسط معلمان عقب نگهداشته میشوند چون موضوعات خاصی درک میشوند و باید آموزش داده شوند وقتی که معلم بر این باور است که کودک به وضعیت مناسب بلوغ شناختی رسیدهاست .
Bruner ( ۱۹۶۰ ) دیدگاه متفاوتی اتخاذ میکند و بر این باور است که کودک ( هر سنی ) توانایی درک اطلاعات پیچیده را دارد : " ما با این فرضیه شروع میکنیم که هر موضوعی میتواند به طور موثر در برخی از مردم در هر مرحله از توسعه به طور موثر آموزش داده شود . پی . ۳۳
Bruner ( ۱۹۶۰ ) توضیح داد که چگونه این امکان از طریق مفهوم برنامهدرسی مارپیچ وجود دارد . این اطلاعات شامل ساختار بندی شده به گونهای است که ایدههای پیچیده را می توان در ابتدا در یک سطح ساده و سپس دوباره در سطوح پیچیدهتر بعدا ً مورد بازدید قرار داد . بنابراین ، سوژهها در سطوح به تدریج افزایش مییابد ( از این رو قیاس مارپیچ ) . به طور ایدهآل ، آموزش روش او باید منجر به این شود که کودکان بتوانند مشکلات را خودشان حل کنند .
Bruner ( ۱۹۶۱ ) پیشنهاد میکند که دانش آموزان دانش خود را بسازند و این کار را با سازماندهی و دستهبندی اطلاعات با استفاده از یک سیستم کدگذاری انجام دهند . Bruner معتقد است موثرترین راه برای ایجاد یک سیستم کدگذاری ، کشف آن به جای اینکه توسط معلم به آن گفته شود ، است . مفهوم یادگیری اکتشاف نشان میدهد که دانش آموزان دانش خود را برای خود میسازند ( همچنین به عنوان یک رویکرد constructivist شناخته میشوند ) .
نقش معلم نباید با یادگیری rote یاد بگیرد ، بلکه به جای آن فرآیند یادگیری را تسهیل کند . این به این معنی است که یک معلم خوب درسهایی را طراحی خواهد کرد که به دانش آموزان کمک میکند تا رابطه بین بیتهای اطلاعاتی را کشف کنند . انجام این کار معلم باید اطلاعاتی که نیاز دارند را به دانش آموزان بدهد ، اما بدون سازماندهی آنها . استفاده از برنامهدرسی مارپیچ میتواند به فرآیند یادگیری اکتشاف کمک کند .
Bruner و vygotsky
هر دو Bruner و vygotsky بر محیط child's ، به ویژه محیط اجتماعی ، بیش از Piaget تاکید دارند . هر دوی آنها موافق هستند که بزرگسالان باید نقش فعالی در کمک به یادگیری child's ایفا کنند .
Bruner ، مانند vygotsky ، بر ماهیت اجتماعی یادگیری تاکید میکند و اشاره میکند که افراد دیگر باید به کودک در توسعه مهارتها از طریق فرآیند داربست کمک کنند . عبارت scaffolding برای اولین بار در ادبیات ظاهر شد هنگامی که وود ، Bruner و راس توضیح دادند که چگونه tutors با یک preschooler تعامل دارند تا به آنها کمک کند تا مشکل بازسازی بلوک را حل کنند ( وود و همکاران ، ۱۹۷۶ ) .
منبع سایت روانشناسی ساده