یافتهها حاکی از آن است که کارمندان دولت انگلستان که در وایت هال ( ii ) شرکت داشتند , به بررسی تاثیر عوامل اجتماعی , رفتاری و زیستی بر سلامت بلند مدت پرداختهاند .
شرکت کنندگان در فواصل زمانی منظم بین دو گروه مورد بررسی قرار گرفتند .
همچنین برای بررسی ارتباط مصرف طولانیمدت الکل و خطر زوال عقل از میانسالی تا اوایل پیری از مسیرهای مصرف الکل بین دو گروه استفاده شد .
بستری برای ابتلا به بیماریهای مزمن مربوط به الکل و موارد زوال عقل در بیماران مبتلا به زوال عقل از پروندههای بیمارستانی شناسایی شد .
از شرکت کنندگان در این مطالعه, 28 مورد زوال عقل طی یک دوره پیگیری متوسط پیگیری شدند . میانگین سن در تشخیص جنون ۵۹ سال بود .
با توجه به متغیرهای دموگرافیک , سبک زندگی و عوامل مرتبط با آن که میتواند نتایج را تحتتاثیر قرار دهد , محققان دریافتند که ترک در میانسالی یا نوشیدن بیش از ۳۶ واحد در هفته با خطر بالاتری از جنون در مقایسه با واحدهای مصرف الکل در هفته مرتبط است . در بین کسانی که بیش از ۳ واحد در هفته الکل مصرف میکردند , هر واحد در هفته افزایش در مصرف را با افزایش درصد کاهش خطر جنون همراه بود .
در بریتانیا , 32 واحد الکل در هفته , حداکثر حد مجاز برای مردان و زنان است , اما بسیاری از کشورها هنوز از آستانه بسیار بالاتری برای تعریف نوشیدن مضر استفاده میکنند .
سابقه بستری بیمارستانی برای بیماریهای مزمن مربوط به الکل با چهار برابر خطر جنون بیشتر همراه بود .
در واقع , محققان نشان میدهند که برخی از خطر جنون اضافی ناشی از خطر بیشتر بیماری آلزایمر است .
مسیرهای مصرف الکل نتایج مشابهی را نشان دادند , با دراز مدت , این گزارش مصرف را کاهش داد, و مصرف طولانیمدت بیش از ۳۶ واحد در هفته , همگی در خطر بالاتری از جنون در مقایسه با مصرف طولانیمدت واحدها در هفته بود .
تحلیلهای بیشتر برای تست قدرت انجمنها نیز به طور گسترده سازگار بودند , که نشان میدهد نتایج قوی هستند .
این نتایج نشان میدهد که خودداری و مصرف بیش از حد الکل با افزایش خطر جنون همراه است , اما محققان میگویند که ممکن است مکانیسمهای زیربنایی در دو گروه متفاوت باشند .
این یک مطالعه مشاهدهای است , بنابراین هیچ نتیجهگیری قطعی در مورد علت و معلول وجود ندارد و محققان نمیتوانند این احتمال را رد کنند که برخی از ریسکها ممکن است ناشی از عوامل سنجیده نشده باشد .
نویسندگان میگویند که یافتههای آنها " نشان میدهد که مصرف بیش از حد الکل عامل خطر برای جنون است " و " تشویق استفاده از آستانه پایین مصرف الکل در دستورالعملها برای ارتقای سلامت شناختی در سنین بالاتر . آنها همچنین میگویند که این یافتهها " نباید به افرادی که برای شروع نوشیدن مشروب مینوشند و اثرات مضر مصرف الکل برای مرگ و میر , اختلالات عصبی , سیروز کبدی و سرطان را ندهند . "
این مطالعه مهم است زیرا شکاف دانش را پر میکند , " اما ما باید محتاط باشیم و توصیههای موجود در مورد استفاده از الکل تنها براساس مطالعات اپیدمیولوژیک تغییر دهیم . "
او خواستار مطالعات بیشتر و به طور ایدهآل یک آزمایش بالینی تصادفی برای پاسخ دادن به پرسشهای مبرم در مورد اثرات محافظتی احتمالی نور به مصرف الکل متوسط در خطر جنون و نقش میانجی بیماریهای قلبی و عروقی با نظارت نزدیک بر نتایج نامطلوب است .
به طور خلاصه , او میگوید : " مصرف الکل واحد در هفته / هفته ممکن است به نفع سلامت مغز باشد ; با این حال , انتخاب الکل باید همه خطرات مرتبط از جمله بیماری کبد و سرطان را در نظر بگیرد . "
منبع سایت علم روز